وقایع اخیر زنجان، برد یا باخت

۱۳۸۷ مرداد ۶, یکشنبه

تحصن اخیر دانشجویان دانشگاه زنجان، بازتاب گسترده ای چه در داخل و چه در خارج از کشور داشت و شاید یکی از دلایل آن، فیلم تهیه شده توسط دانشجویان از صحنه ورود به دفتر معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه بود که خشم جامعه را بیش از پیش برانگیخت. این در حالی است که مشابه این واقعه در دانشگاه های دیگر نیز اتفاق افتاد اما به دلیل مستند نبودن این وقایع و نبود مدرک کافی برای ارائه به جامعه فراموش شده است اما واقعه دانشگاه زنجان همیشه در ذهن ها باقی می ماند و جای هر گونه سرپوش گذاری و یا سعی در فراموشی این واقعه را منتفی می کند. اما این نکته که آیا این تحصن، با پیروزی خاتمه یافته است یا نه، و اصلا آیا نتیجه ای حاصل شده است یا نه، بحثی است که از زمان پایان تحصن ذهن همگان را به خود جلب کرده است و نه تنها افراد خارج از تحصن که حتی خود برگزار کنندگان تحصن نیز به دنبال پاسخ قابل قبولی برای این سوال بوده و هستند و شاید این سوال برای یک تحصن خود جوش کاملا عادی باشد و در دیگر تحصن های خود جوش نیز این سوال بوجود آمده باشد.

بعد از اطلاع چند تن از دانشجویان از فاجعه ای که در دانشگاه و در دفتر معاون دانشجویی در شرف وقوع بود، چند نفر احساس مسئولیت کرده و به دفتر دکتر مددی رفتند و زمانی که با در بسته و قفل شده دفتر مواجه شدند، با در نظر گرفتن شرایط و خطرات ناشی از آن، در دفتر را شکانده و دختری بی گناه را از چنگ هوس یک مدیر نجات دادند. اما تحصن آنقدر غیر قابل پیش بینی شروع شد، که کنترل از کف بانیان آن نیز خارج شد و سیلی که بیش از 2500 تن از دانشجویان در ساعت 9 شب به راه انداخت، روشن بینی دانشجویان و انزجار آن ها از این فاجعه رخ داده را نشان داد و بعد از حضور رئیس دانشگاه در بین دانشجویان و سخنان ضد و نقیض وی و عدم قبول مستقیم واقعه رخ داده در دانشگاه، تحصن شکل کامل تری به خود گرفت و به نوعی بر همه محرز شد، که حرکت، جنبشی جدی و به دور از احساسات است.

اما مسائله اساسی در این تحصن، خود جوش بودن و بی تجربگی دانشجویان دانشگاه زنجان بود. که در برخی از حرکات، بسیار مفید واقع شد و در برخی مواقع باعث ایجاد حرکاتی با نتیجه نا مطلوب گردید. اما تلاش دولت و رسانه های حامی دولت، برای سرپوش گذاشتن بر این واقعه از روز دوم آغاز شد و تغییر رویه بسیج دانشجویی بعد از حمایت های مکرر، نشان دهنده موضع دولت در قبال این حرکت بود. اما برای افرادی که در تحصن حضور داشتند، واضح است که تحمل و مقاومت دانشجویان در این تحصن مثال زدنی است.

اما نتایج بدست آمده از این تحصن نیزقابل ذکر است، و شاید مهمترین آن ها، آشنایی بیش از 6000 دانشجو، به حقوق خود بود. حقوقی که تا آن زمان نه اطلاعی از آن داشتند، نه سعی در یافتن آنها کرده بودند. اما با این واقعه بسیاری متوجه شدند که دانشگاه، تنها محلی برای درس خواندن نیست، بلکه دانشگاه، مهمترین محل برای ساخت جامعه است و یکی از قوی ترین و تاثیر گذارترین نهاد های جامعه به شمار می رود.

اما حسن مددی، به قید وثیقه آزاد شده است. مساله، آزادی و یا عدم آزادی وی نیست، زیرا هر جرمی، مجازاتی دارد و باید رویه قانونی آن طی شود. مساله اساسی و نگرانی دانشجویان، عدم برخورد با این استاد خاطی و سرپوش گذاشتن دوباره، برای حفظ منافع دولت است و ترس از تکرار آزادی امثال سردار زارعی. و این در حالی است که شایعاتی مبنی بر دستگیری دختر قربانی حادثه شنیده می شود، و هیچ فرد آگاهی حاضر به پاسخگویی درباره وضعیت و سرنوشت این دختر دانشجو نیست. اما باید منتظر ماند و مانند همیشه بیدار بود، که آیا این بخش نیز جزئی از روند دادگاه به شمار می رود و یا تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر این واقعه است و این مسئله تنها با زمان و پیگیری روشن می شود. اما مسئله مهم، شروع دوباره دانشگاه ها در کمتر از دو ماه دیگر است. زمانی که دانشجویان بعد از یک حرکت مهم، مدت زمانی را به فکر فرو رفته اند، و با خود به جوانب مختلف حرکت خود فکر کرده اند و اکنون با ذهنی روشن تر و بازتر به دانشگاه باز می گردند که این خود نقطه قوتی برای جنبش دانشجویی و ادامه حرکات دانشجویی محسوب می شود. پس این برای هر دو طرف این واقعه، یعنی هم دانشجویان و هم حاکمیت بهتر است که به طور کامل به این پرونده رسیدگی کند و بار دیگر اطمینان جامعه دانشگاهی را برانگیزد در غیر این صورت، هیچ قدرتی نمی تواند جلوی تفکر پویای جامعه دانشجویی بایستد و تاب آورد زیرا این جنبش های دانشجویی نه برای بدست آوردن قدرت و اهداف سیاسی مطرح می شود، بلکه برای احقاق حقوق جامعه و تصحیح کج تابی های دولت و دولت مردان است که در صورت توجه به آنها می توانیم انتظار جامعه ای پویا، آزاد و رو به رشد را داشته باشیم.

Read more...

جنبش دانشجویی و تولدی دیگر

۱۳۸۷ تیر ۱۸, سه‌شنبه

اتفاقات اخیر دانشگاه زنجان، شاید یکی از جنجالی ترین اتفاقات در دانشگاه های کشور بعد از 18 تیر 78 بوده است. دانشگاهی که با تغییر مدیریتش به یک پادگان نظامی شبیه شده بود تا یک دانشگاه؛ ناگهان برخروشید و تمام خواسته های بحق خود که چند سال در گلو خفه کرده بود فریاد زد و تفکر مقدس بودن مدیریت دانشگاه را شکست و باعث شد برای اولین بار رئیس دانشگاه که حتی حاضر به ملاقات با دانشجویان نبود، از همین دانشجویان عذر خواهی کند.

این اتفاقات در پی انتصابی شدن روسای دانشگاه ها و در پی آن انتصابی شدن معاونین و مقام های ارشد دانشگاه ها در چندین نقطه از ایران دیده شد. از دانشگاه سهند تبریز تا تربیت معلم تهران و در آخر دانشگاه زنجان. این اتفاقات همچنین سکوت چند ساله جنبش دانشجویی را شکست، سکوتی که با روی کار آمدن دولت نهم بسیار مشهود شده بود. بار دیگر دانشجویان به یاد آوردند که مهمترین نهاد جامعه سازند و مهم ترین رکن در شکل دادن تفکر جامعه و از همین روست که مورد توجه قرار می گیرند و باید از این توجه به بهترین شکل استفاده کنند. و می توان از نشانه های این آگاهی، ادامه تحسن های صنفی در دیگر دانشگاه های کشور مانند دانشگاه مازندران را نام برد.

اما نتیجه این اعتراض ها چه باید باشد، مطلبیست که به سادگی نمی توان به آن پاسخ داد. سال جاری را باید سال زنده شدن دوباره دانشگاه نامید، سالی که در سه ماهه اول خود، مهمترین رخداد های تاریخ دانشگاه را به خود دیده است و از همین روست که عقب نشینی دولت را می توان بسیار مشهود دید، عقب نشینی که بی هزینه برای جنبش دانشجویی نیست ولی می توان امیدوار بود قدری از فشار وارده بر دانشجویان و دانشگاهیان کاسته شود.

اما وقایع دانشگاه زنجان، ضربه زیادی به سیستم دولتی وارد کرد، دولت با شانتاژ خبری در روزنامه ها و خبرگزاری های وابسته و وزیر و دادستان سعی در دیگرگونه جلوه دادن این واقعه دارد تا از طریق فشار بر افکار عمومی این جنبش را محکوم کند. اما مقاومت دانشجویان و پشتیبانی تمام گروه ها و فعالین مدنی و حقوق بشر، تا حد زیادی توانسته است باعث جلوگیری از بد جلوه دادن واقعیات شود.

اما دیگر دست آورد این تحصن در دانشگاه زنجان، مطلع شدن دانشجویان از بسیاری از حقوق اصلی خود بود، حقوقی که تا آن زمان هیچ کدام به آن اعتقاد نداشتند، حق انتخاب و انتقاد، چیزی که مدت ها بود در دانشگاه دیده نمی شد، و رئیس دانشگاه، دانشگاه زنجان را همانند دانشگاه امام حسین پادگانی نظامی فرض می کرد، و در مقابل پرسش رفتارش نشان دهنده این بود که پرسش در ارتش بی معناست. و امروز دانشجویان می دانند که می توانند بپرسند، می توانند بخواهند و حقوق خود را از هر مقامی طلب کنند.

یکی از اتفاقات مهم در زمان این تحصن، بستن در دانشگاه توسط دانشجویان بود که برای اولین بار در تاریخ ایران رخ داده است. این عمل دانشجویان باعث شد، بسیاری از مسئولین به یاد این بیفتند که دانشگاه، یعنی خانه دانشجو، جایی که دانشجو حکمرانی می کند و مدیران تنها نظم وترتیب این خانه را به عهده دارند و این دانشجویان هستند که قوانین این خانه را تعیین می کنند.

این وقایع شاید در کوتاه مدت، پاسخ مطلوبی به دنبال نداشته باشد، اما در بازه ای چند ساله، به طور حتم، سازنده تفکر دانشگاه و جامعه می شود، همانطور که اگرچه در بسیاری از این اعتراضات نامی از 18 تیر برده نمی شود، ولی اعتقاد به 18 تیر را می توان در بین دانشجویان احساس کرد، اعتقادی که همه سعی در مقایسه عمل خود با آن دارند و به نوعی ملاکی برای تعیین کیفیت اعتراض محسوب می شود.

اما باید نتیجه این اعراضات را چند سال دیگر در جامعه دید، جامعه ای که در اثر فشارهای روز افزون چه از نظر اقتصادی و معیشتی و چه از نظر آزادی های مشروع از طرف دولت بر آن وارد می شود و همچنان سکوت کرده است و بغض خود را فرو میخورد تا روزی این بغض سرباز کند و تا آن زمان جنبش دانشجویی، وظیفه ای اساسی دارد، وظیفه اطلاع رسانی عمومی به جامعه، زیرا اگر اطلاع رسانی صورت نگیرد و این بغض به فریاد تبدیل شود، نمی توان فردای خوبی برایش پیش بینی کرد

 

Read more...

جنبش دانشجویی و تولدی دیگر

اتفاقات اخیر دانشگاه زنجان، شاید یکی از جنجالی ترین اتفاقات در دانشگاه های کشور بعد از 18 تیر 78 بوده است. دانشگاهی که با تغییر مدیریتش به یک پادگان نظامی شبیه شده بود تا یک دانشگاه؛ ناگهان برخروشید و تمام خواسته های بحق خود که چند سال در گلو خفه کرده بود فریاد زد و تفکر مقدس بودن مدیریت دانشگاه را شکست و باعث شد برای اولین بار رئیس دانشگاه که حتی حاضر به ملاقات با دانشجویان نبود، از همین دانشجویان عذر خواهی کند.

این اتفاقات در پی انتصابی شدن روسای دانشگاه ها و در پی آن انتصابی شدن معاونین و مقام های ارشد دانشگاه ها در چندین نقطه از ایران دیده شد. از دانشگاه سهند تبریز تا تربیت معلم تهران و در آخر دانشگاه زنجان. این اتفاقات همچنین سکوت چند ساله جنبش دانشجویی را شکست، سکوتی که با روی کار آمدن دولت نهم بسیار مشهود شده بود. بار دیگر دانشجویان به یاد آوردند که مهمترین نهاد جامعه سازند و مهم ترین رکن در شکل دادن تفکر جامعه و از همین روست که مورد توجه قرار می گیرند و باید از این توجه به بهترین شکل استفاده کنند. و می توان از نشانه های این آگاهی، ادامه تحسن های صنفی در دیگر دانشگاه های کشور مانند دانشگاه مازندران را نام برد.

اما نتیجه این اعتراض ها چه باید باشد، مطلبیست که به سادگی نمی توان به آن پاسخ داد. سال جاری را باید سال زنده شدن دوباره دانشگاه نامید، سالی که در سه ماهه اول خود، مهمترین رخداد های تاریخ دانشگاه را به خود دیده است و از همین روست که عقب نشینی دولت را می توان بسیار مشهود دید، عقب نشینی که بی هزینه برای جنبش دانشجویی نیست ولی می توان امیدوار بود قدری از فشار وارده بر دانشجویان و دانشگاهیان کاسته شود.

اما وقایع دانشگاه زنجان، ضربه زیادی به سیستم دولتی وارد کرد، دولت با شانتاژ خبری در روزنامه ها و خبرگزاری های وابسته و وزیر و دادستان سعی در دیگرگونه جلوه دادن این واقعه دارد تا از طریق فشار بر افکار عمومی این جنبش را محکوم کند. اما مقاومت دانشجویان و پشتیبانی تمام گروه ها و فعالین مدنی و حقوق بشر، تا حد زیادی توانسته است باعث جلوگیری از بد جلوه دادن واقعیات شود.

اما دیگر دست آورد این تحصن در دانشگاه زنجان، مطلع شدن دانشجویان از بسیاری از حقوق اصلی خود بود، حقوقی که تا آن زمان هیچ کدام به آن اعتقاد نداشتند، حق انتخاب و انتقاد، چیزی که مدت ها بود در دانشگاه دیده نمی شد، و رئیس دانشگاه، دانشگاه زنجان را همانند دانشگاه امام حسین پادگانی نظامی فرض می کرد، و در مقابل پرسش رفتارش نشان دهنده این بود که پرسش در ارتش بی معناست. و امروز دانشجویان می دانند که می توانند بپرسند، می توانند بخواهند و حقوق خود را از هر مقامی طلب کنند.

یکی از اتفاقات مهم در زمان این تحصن، بستن در دانشگاه توسط دانشجویان بود که برای اولین بار در تاریخ ایران رخ داده است. این عمل دانشجویان باعث شد، بسیاری از مسئولین به یاد این بیفتند که دانشگاه، یعنی خانه دانشجو، جایی که دانشجو حکمرانی می کند و مدیران تنها نظم وترتیب این خانه را به عهده دارند و این دانشجویان هستند که قوانین این خانه را تعیین می کنند.

این وقایع شاید در کوتاه مدت، پاسخ مطلوبی به دنبال نداشته باشد، اما در بازه ای چند ساله، به طور حتم، سازنده تفکر دانشگاه و جامعه می شود، همانطور که اگرچه در بسیاری از این اعتراضات نامی از 18 تیر برده نمی شود، ولی اعتقاد به 18 تیر را می توان در بین دانشجویان احساس کرد، اعتقادی که همه سعی در مقایسه عمل خود با آن دارند و به نوعی ملاکی برای تعیین کیفیت اعتراض محسوب می شود.

اما باید نتیجه این اعراضات را چند سال دیگر در جامعه دید، جامعه ای که در اثر فشارهای روز افزون چه از نظر اقتصادی و معیشتی و چه از نظر آزادی های مشروع از طرف دولت بر آن وارد می شود و همچنان سکوت کرده است و بغض خود را فرو میخورد تا روزی این بغض سرباز کند و تا آن زمان جنبش دانشجویی، وظیفه ای اساسی دارد، وظیفه اطلاع رسانی عمومی به جامعه، زیرا اگر اطلاع رسانی صورت نگیرد و این بغض به فریاد تبدیل شود، نمی توان فردای خوبی برایش پیش بینی کرد

 

Read more...

  © Free Blogger Templates Columnus by Ourblogtemplates.com 2008

Back to TOP